نيكانيكا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

پرستوي روياهاي ما

برگشت از مهدکودک

نازنین دخترکم موقعه برگشت از مهد کلی مشکلات داریم شما دستور میدی مامانی هم باید اطاعت کنه امروز هوس کردی تاب بازی کنی روز بعد هوس می کنی الکلنگ بازی کنی. عشق باهوشم خودتو جلو و عقب می کنی تا الکلنگ تکون بخوره عاشق اون چشای شیطنت بارتم لباس تنت کار مامانیه که برای عید 94 دوخته بود اولین لباس بعد از سالها دور از خیاطی کردن اگرم که خانمی هوس کنند باید کنار در مهد بشینن و نان میل کنند مامانی هم باید منتظر بمانند که نان خوردن شما تمام شود عکس روی دست و صورتت کار خاله اختر مربی خوب مهدکودکه گهواره شادیه نگاه کردن به مورچه های تو باغچه های پیاده رو یکی دیگه از تفریحات نیکا خانمه بالا...
18 مرداد 1394

آماده شدن برای خوردن غذا

یه مدت پاد گرفته بودی تا می گفتم نیکا بیا غذا، می دویدی می خواستی بری روی میز غذات بشینی و این تلاش که اوایل با کمک مامانی صورت می گرفت اشتهاتو بیشتر می کرد. عاشقتم کوچولوی نازم    پیروزیت مبارک (انشاء الله همیشه پیروز باشی) ...
14 مرداد 1394