کمک خواستن نیکا
بعد از اون قضیه روغن وازلینی که رو سرت مالیدی و هیچ شاهدی بر این ادعا ندارم تصمیم گرفتم دیگه تو هیچ شرایطی کنترل خودمو از دست ندم و تو بدترین شرایط هم که قرار گرفتم اول یه دوربین بردارم و ازت عکس بندازم روز تعطیل من و بابا تو اتاق نشسته بودیم که صدای داد شما رو شنیدیم دوتایی باهم دویدیم که ببینیم چه خبر شده و من بعداز اطمینان از سلامتی شما به بابا گفتم دست نگهداره تا دو تا عکس از شما بندازم بعد نجاتتون بده
یعنی من موندم که چه چیز اون پشت اینقدر شما رو وسوسه کرده بود که بری و اونجا گیر کنی عشق مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی